سخن بزرگان ، جملات آموزنده از بزرگان جهان درباره انسانیت و زندگی و موفقیت
سخن بزرگان ، جملات آموزنده از بزرگان جهان درباره انسانیت و زندگی و موفقیت
در این مطلب از سایت خشدار
می خواهیم در مورد سخن بزرگان ، جملات آموزنده از بزرگان جهان درباره
انسانیت و زندگی و موفقیت صحبت کنیم امیدواریم این مطلب مورد توجه شما قرار
گیرد.
سخن بزرگان
نیما یوشیج:
چیزی که بیشتر مرا بهاین شیوه معتقد
کردهاست، همانا رعایت معنی و طبیعت خاص هرچیز است و هیچ حسنی برای شعر و
شاعر بالاتر از این نیست که بهتر بتواند طبیعت را تشریح کند و معنی را
بهطور ساده جلوه دهد.
توماس ادیسون:
حجب و حیا نه تنها آرایش است، بلکه نگهبان دانش است.
رالف والدو امرسون:
دوستان، زینت بخش خانهی ما هستند.
جان لاک :
آزادی مطلق، آزادی حقیقی و درست، آزادی بیطرفانه و مساوات، چیزی است که ما بدان محتاجیم.
پیامبر اکرم (ص) :
عزت مردم با ایمان در بی نیازی از مردم است ، و آزادی و شرافت در پرتو قناعت بدست می آید.
آبراهام لینکلن :
مردم حق دارند در هرکجای دنیا که باشند در
برابر حکومتی که نمیخواهند، بپا خیزند و آنرا به زیر کشند تا حاکمیتی که
خود را لایق آن میدانند برپا کنند. این «حق» تنها نیرویی است که میتواند
همه جهان را آزاد کند.
جملات فلسفی ناب سقراط
زاده ۴۷۰ / ۴۶۹ پیش از میلاد ـ درگذشته ۳۹۹ پیش از میلاد
من نمیتوانم به هیچ کس چیزی یاد دهم، فقط میتوانم آن ها را وادار به فکر کردن کنم.
مردم هر کدام آرزویی دارند؛ یکی مال میخواهد، یکی جمال و دیگری افتخار ولی به نظر من دوست خوب از تمام اینها بهتر است.اگر خاموش بنشینی تا دیگران به سخنت آورند، بهتر از آن است که سخن بگویی و خاموشت کنند.
مرد کامل آن است که دشمنان از او در امان باشند، نه آنکه دوستان از او بهراسند.
مردی نیک بخت است که از هر کار نادرستی که از او سر بزند، تجربهای تازه به دست آورد.
در لذتی که آمیخته به فساد است، خوشحال نباشید و به این فکر کنید که لذت نمیماند و فساد میماند.
شیرینترین مرگها متعلق به کسانی است که کارهای بزرگ از آنان سر زده و آرزوهای بزرگ آنان بر آورده شده است.
دانش پاک در دلهای ناپاک قرار نمیگیرد.
تنها خوبی موجود در جهان، شناخت و دانش و تنها شر و زشتی، نادانی است.
هرگاه تمام بلاها و سختیهای بشر را در یک جا جمع کنند و در میان مردم تقسیم نمایند؛ بدبختترین مردم چون سهم خود را ببینند از سهم نخستین خویش راضی شده، لب از شکایت میبندند.
عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی
اما دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال
عشق بیشتر از غریزه آب میخورد و هر چه از غریزه سر زند بی ارزش است
دوست داشتن از روح طلوع میکند و تا هر جا که یک روح ارتفاع دارد ، دوست داشتن نیز هنگام با او اوج میگیرد
عشق در غالب دلها، در شکلها و رنگهای تقریبا مشابهی متجلی میشود و دارای صفات و حالات و مظاهر مشترکی است
اما دوست داشتن در هر روحی جلوه ای خاص
خویش دارد و از روح رنگ میگیرد و چون روحها بر خلاف غریزهها هر کدام
رنگی و ارتفاعی و بعدی و طعم و عطری ویژه
خویش را دارد میتوان گفت: که به شماره هر روحی ، دوست داشتنی هست
عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست و گذر فصلها و عبور سالها بر آن اثر میگذارد
اما دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی میکند و بر آشیانه بلندش روز و روزگار را دستی نیست
Comments
Post a Comment